همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

منشور کورش بزرگ (اولین اعلامیه حقوق بشر)

منشور کورش بزرگ (اولین اعلامیه حقوق بشر)

منم کوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه دادگر، شاه بابل، شاه سومر و اکد، شاه جهان. پسر کمبوجیه، شاه بزرگ ... آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد بابل شدم، همه مردم گامهای مرا با شادمانی پذیرفتند.

در بارگاه پادشاهان بابل بر تخت شهریاری نشستم، مردوک (مردوخ = خدای بابلیان)، دلهای پاک مردم بابل را متوجه من کرد. ... زیرا من او را ارجمند و گرامی داشتم.

ارتش بزرگ من به آرامی وارد بابل شد.

نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید.

برده داری را بر انداختم، به بدبختی‌های آنان پایان بخشیدم. ...

من فرمان دادم که هیچکس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند.

فرمان دادم که همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و کسی آنان را نیازارند.

خدای بزرگ از کردار من خشنود شد ...

او برکت و مهربانیش را ارزانی داشت.

ما همگی شادمانه و در صلح و آشتی مقام بلندش را ستودیم ...

من همه شهرهایی را که ویران شده بود از نو ساختم.

فرمان دادم تمام نیایشگاه‌هایی را که بسته شده بود، بگشایند.

همه مردمانی را که پراکنده و آواره شده بودند، به سرزمین خود برگرداندم و خانه های ویران آنان را آباد کردم، باشد که دلها شاد گردد و هر روز در پیشگاه خدای بزرگ، برایم زندگانی بلند خواستار باشند ...

من برای همه مردم جامعه‌ای آرام مهیا ساختم و صلح و آرامش را به تمامی مردم اعطا کردم.

من به تمام سنتها، و ادیان بابل و اکد و سایر کشورهای زیر فرمانم احترام می‌گذارم.

همه ی مردم در سرزمینهای زیر فرمان من .در انتخاب دین، کار و محل زندگی آزادند.

تا زمانی که من زنده ام هیچکس اجازه ندارد اموال ودارایی های دیگری را با زور تصاحب کند.

اجازه نخواهم داد کسی دیگری را مجبور به انجام کار بدون دریافت مزد کند.

هیچکس نباید به خاطر جرمی که اقوام یا بستگان او مرتکب شده‌اند تنبیه شود.

من جلوی برده داری و برده فروشی از زن و مرد را می گیرم و کارکنان دولت من نیز چنین کنند تا زمانیکه این سنت زشت از روی زمین برچیده شود.

شهرهای ویران شده در آنسوی دجله و عبادتگاه های آنها را خواهم ساخت تا ساکنین آنجا که به بردگی به بابل آورده شده‌اند بتوانند به خانه و سرزمین خود بازگردند.»

 

عمر منی قلب منی تب منی

آفرین به تو ای بهترین عشق روزگار ، آفرین به تو ای فرشته قلب من!
آفرین به تو ، تو توانستی بمانی ، بسازی و قلب مرا در قلبت نگه داری عزیزم
به چنین عشقی مانند تو افتخار میکنم و افتخار میکنم به خودم که این چنین معشوقی مانند تو را دارم …

http://up.tafrihi3.ir/up/tafrihi3/Pictures/takaks/Flower-Rose1-Wallpaper-hd-470x264.jpg

آفرین به تو و این عشق بی پایان تو ، مرحبا به این احساس زیبای تو عزیزم.

http://pic.photo-aks.com/photo/images/love/large/red-love-flower-wallpaper.jpg

 

آفرین به این قلب مهربانت و آفرین به این اراده و اطمینانت!
نمره مشق عشق تو ۲۰ است  ، تو بهترین معلم عشق در این دنیایی عزیزم…
آفرین به تو که هیچکس به زیبایی تو برایم نیست و هیچکس به جز لایق این قلب پر از عشق من نیست !

 

عجایب هفتگانه ایران

۱.هیچکس کارنمیکنه، اماهمه برنامه هااجرا میشن!
۲.همه برنامه هااجرامیشن، اماچیزى تولید نمیشه!

۳.هیچی تولیدنمیشه، اماکسی گرسنه نیست!
۴.هیچکس گرسنه نیست، اماهمه ناراضی اند!
۵.همه ناراضی اند، اماکسی شکایتی نداره!
۶.هیچکس شکایتى نداره، اماهمه نق میزنن!
7.همه نق میزنن اما هیچکس کاری نمیکنه!
اینجا: 
منطق, تقلید است 
کتاب,دکور است 
روزنامه, تبلیغ است 
آزادى, میدان است 
جمهورى, خیابان است 
استقلال, تیم است 
شعار, آسان است 
شعور, نایاب است 
پینه هاى دست, "عار" است 
پینه بر پیشانى ,افتخار است 
دروغ, حلال است 
شادى, حرام است 
اعدام, اصلاح است 
اصلاح, فساد است 
دانا, افسرده است 
نادان, کامیاب است 
درد مردم, بى درمان است
ریا, ایمان است 
ایمان, براى نان است 

اس ام اس فاز سنگین

گاهی اوقات آدم دلش یک آشپزخانه آرام

یک استکان چای و مــــادرش را می خواهد …

.

.

.

تو را پاک آفرید ایزد ز خود شرمت نمی آید

که روزی پاک بودستی ، کنون آلوده دامانی ؟

“پروین اعتصامی”

.

.

.

هر ردپای آهویی را که دیدی دنبال نکن

این روزها زیادند گرگ هایی که با کفش آهو راه میروند !

.

.

.

ﻣﻮﻧﺪﻧﯽ ﺭﺍﻫﺸﻮ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯿﮑﻨﻪ

ﺭﻓﺘﻨﯽ ، ﺑﻬﺎﻧﺸﻮ …

.

.



.

آدم ها از آن چیزی که از نزدیک می بینید دورترند !

.

.

.

آنان که کهن شدند و آنان که نوند

هریک به مراد خویش لختی بدوند

این کهنه جهان به کس نماند جاوید

رفتند و رویم و دیگر آیند و روند

حکیم عمر خیام

.

.

.

آدم های ساده را دوست دارم

همان ها که بدی هیچکس را باور ندارند

همان ها که برای همه لبخند دارند

همان ها که همیشه هستند ، برای همه هستند

آدمهای ساده را باید مثل یک تابلوی نقاشی ساعتها تماشا کرد

عمرشان کوتاه است بس که هر کسی از راه می رسد

یا ازشان سو استفاده می کند یا زمینشان میزند یا درس ساده نبودن بهشان می دهد

آدم های ساده را دوست دارم چون بوی ناب “آدم” میدهند !

.

.

.

چون دلی که بشکند صدایش را نمیفهمی

ولی نفرینش به زمین می اندازدت

.

.

.

اسمش آدم است اما تو باور نکن

گاهی کاری می کند که از پس هیچ گرگی بر نمی آید !

.

.

.

در زندگی محتاج یک چیزم :

خنده های مادرم …

.

.

.

آغوش پدرم می گفت که

گرمای خورشید افسانه است !

.

.

.

اس ام اس فاز سنگین اردیبهشت ۹۳

عاقبت همه ی ما زیر این خاک آرام خواهیم گرفت

ما که روی آن دمی به همدیگر مجال آرامش ندادیم !

.

.

.

بر آنم که هم قافیه بودن

“مرد” با “درد” اتفاقی نیست

.

.

.

همه شبیه هم هستند

هیچکس شبیه حرف هایش نیست !

.

.

.

بچه های فقیر فقط در زنگ انشا

تعطیلات را به کنار دریا می روند !

.

.

.

بر درخت زنده بی برگی چه غم ؟

وای بر احوال برگ بی درخت !



292

 تو فقط مهربان باش....

-کتاب فرزندم را بستم....

جامدادی اش را که چند دقیقه پیش از شدتِ عصبانیت پرت کرده بودم برداشتم مداد هایش رو یکی‌ یکی‌ گذاشتم سر جایش و کنارش نشستم...

بغلش کردم....

بوسیدمش...

سرش را بوسیدم....

موهای عرق کرده‌اش را...

پی شونیش را...

گونه ی بر افروخته‌اش را...

و چشمهای زیبا و معصومش را....

دستهای دوست داشتنی اش را در دستانم گرفتم و بهش گفتم عصبانیت من و ببخش ....

بهش گفتم نمیخوام هیچی‌ بشی‌ نمی‌خوام دکتر و مهندس بشی فقط می‌خوام یاد بگیری مهربون باشی‌ ...

بهش گفتم نمی‌خوام خوشنویسی یا چند تا زبون یاد بگیری فقط می‌خوام تا وقت داری کودکی کنی‌...

بهش گفتم شاد باش و سر زنده...

و قوی باش حتی اگر ضعیف‌ترین شاگردِ کلاس باشی‌...

بهش گفتم نازنینم پشتِ همون میز آخر هم می‌شه از زندگی‌ لذت برد...

بهش گفتم تو بده بستون درس و امتحان و نمره هر چی‌ تونستی یاد بگیر ولی‌ حواست باشه از دنیای قشنگِ خودت چیزی مایه نگذاری....

امشب من و فرزندم ساعتها کنارِ هم نشستیم پاپکورن خوردیم و فیلم دیدیم ...

و من تمام مدت به خودم و به یک زندگی‌ فکر می‌‌کردم که آنقدر جدی گرفته بودم...

زندگی‌ که برای من مثل یک مسابقه بود و من در رویای مدال‌هایش تمام روز هاش رو دویده بودم....

من سالها دویده بودم و هیچکس حتی برای لحظه‌ای مرا متوقف نکرده بود...

هیچکس نگفته بود لحظه‌ای بایستم و کودکی کنم....

هیچکس نگفته بود زرنگ‌ترین شاگردان لزوما خوشبخت‌ترین‌ها نیستند....

اما تو فرزندم فقط شاد باش و قوی...

من هیچوقت از تو نمی خوام زرنگ ترین باشی...

من تنها می خوام که "تو" زندگی کردن شاد بودن و مهربان بودن را خوب بیاموزی....