همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

... گاف عجیب صداوسیما در برنامه حذف و اضافه ...

گاف سخنان  آقای ضمیری .... البته صحت این داستان و این نامه هنوز به اثبات نرسیده!


با سلام خدمت دانشجو معلمان عزیز دانشگاه فرهنگیان
امروز در برنامه حذف و اضافه شبکه سه در مورد لغو تعهد آموزش و پرورش سخنانی مطرح شد و شبهاتی بوجود آمده لازم دانستم توضیح کوتاهی خدمت شما دوستان عزیز عرض کنم:
بعد از کلی گیرهای حراست صدا و سیما بالاخره به سمت ساختمان تولید سیما رفتم بعد از کلی تشریفات و گریم رفتیم به سمت استودیو 14 سیما، بعد از دیدن تهیه کننده برنامه و اون خانم مجری صحبت هایی رد و بدل شد،بعد آنها داخل اتاق فرمان رفتند چون ابتدا نوبت پخش قسمت جشنواره فیلم دانشجویی بود و دو خانم دانشجو بعد از آنها هم نوبت بنده، از ابتدا قرار بر این بود که من حضوری در سیما باشم و آقای دکتر مهرمحمدی به صورت تلفنی ولی در حین پخش برنامه متوجه شدم که اگر مهمان مرد باشد، مجری نباید خانم بوده که بسیار برایم جای تعجب داشت و مجری مرد آن برنامه نیامده بود و فهمیدم که دیگر امکان حضوری و تصویری نیست بنابراین قرار شد من هم به صورت تلفنی صحبت کنم، بعد از تماس عوامل اتاق فرمان به من گفتند منتظر باش و چند لحظه بعد صدای خانم مجری را شنیدم که گفت بفرمایید من با سلام و تبریک میلاد صحبتم را شروع کردم و با نقل صحبت های مقام معظم رهبری ادامه و بقیه موارد که احتمالا شنیده اید و بعد از چند دقیقه مجری گفت در خدمت یکی از دانشجویان هستیم آقای ضمیری بفرمایید که من فکر کردم صدای من نرفته و در طی اون مدت دکتر صحبت کرده و دوباره مطالب را شروع کردم 
از قرار معلوم دفعه اول اسم و تصویر دکتر مهرمحمدی بود و صدای من...
که خیلی ها را به اشتباه انداخت...
بعد از متوجه شدن قضیه توسط تماس دوستان به عوامل برنامه بارها گفتم که مجری اعلام کنه و تصحیح کنه که نمیدانم به چه علت این کار را انجام نداد 
حتی آقای مهر محمدی که تماس گرفتن بهشون گفتن در فرصت های بعد...
این کل ماجرا بود خواهش می کنم اطلاع رسانی کنید و احیانا اگر کسی دچار اشتباه نشده باشد
حامد ضمیری 
دانشجوی دانشگاه فرهنگیان
.

 

گفتگو با محمد احمدی علی آبادی (فیلمساز)

عکاسی که فیلم ساز شد

 عصر جمعه 24 تیرماه 1390، جانباز هنرمند محمدرسول شجاعی گفت : محمد احمدی به تفت آمده است. من هم فرصت را غنیمت شمرده، صبح بیست و پنجم تیرماه برابر با 14 شعبان المعظم 1432 به منزل پدرش واقع در شهرک قدس تفت رفتم و تصمیم خود را مبنی بر انجام مصاحبه با او در میان گذاشتم . او هم مرا به اتاق مهمانی هدایت کرد و بلافاصله با یک سینی چای کنارم نشست. در حالی که پاکت حاویc.dآخرین فیلم سینمایی اش را به نام« لطفاً مزاحم نشوید» در دست داشت !!

محمد احمدی که تصمیم دارد یک سال دیگر، پنجاه همین سال تولدش را جشن بگیرد، بر خلاف صورتی خُشک، سیرتی خوش دارد و اگر چه فعالیت هنری را در سال 1360ش. از «صفر» شروع کرده ولی امروز اعتقاد دارد پس از سی سال فعالیت در عرصه عکس و فیلم می تواند ادعا کند اندکی بیشتر از صفر است. او با این که متولد و بزرگ شده تهران است، اما خودش را شهرستانی می داند و حاضر نیست خاطرات خوش کودکی اش در علی آباد پیشکوه را با چیز دیگری معامله کند. شما هم می توانید شنونده پرسش های من و پاسخ های او باشید.

  • بفرمایید سریال زندگی شما کی و کجا کلید خورد؟

در حالی که 22 روز از نوروز سال 1341 گذشته بود، یگانه هنرمند جهان آفرینش پروانه پخش نمایش زندگی مرا صادر کرد و از سه ماه پیش چهل و نهمین قسمت فیلم پر فراز و فرود زندگی ام شروع شده است.

  •  در صورتی که تمایل دارید از خانواده خود بفرمایید.

پدرم علی اکبر احمدی علی آبادی و مادرم بی بی صدیقه میرکریم زاده تفتی هستند که پس از سال ها زندگی در تهران نتوانستند فرقت و غربت زادگاه خویش را تحمل کنند و عاقبت در آستانه ی پیروزی انقلاب اسلامی به تفت مراجعت نمودند. بنده چهار برادر و دو خواهر دارم. برادرم حسن که چهار سال کوچکتر ولی چهار قرن جلوتر از من بود شهید شد و برادر دیگرم حسین، طلبه علوم دینی در سطح خارج فقه است . خواهرانم نیز در آموزش و پرورش شاغل هستند. من که فرزند اول خانواده ام در سال 1368ش. زندگی مشترک خود را با دختر عمویم مهناز احمدی که کارمند شرکت نفت است آغاز نمودم و در صبح زیبای زندگی ما دختری به نام «پگاه» طلوع کرد که در رشته حقوق تحصیل کرده و به کار هنری هم علاقمند است.

  •  سیر تحصیلات خود را بفرمایید.

تحصیل را در تهران و از دبستان خواجه نصیرالدین واقع در خیابان کارون آغاز کردم. سپس به مدرسه راهنمایی فرمانیه واقع در خیابان آذربایجان رفتم. سال اول متوسطه را در دبیرستان سیدجمال الدین اسدآبادی شروع کردم ولی به علت مصادف شدن با نهضت اسلامی مردم ایران و نیمه تعطیل بودن مدارس، رها کردم و با مهاجرت به تفت، رشته علوم تجربی را در دبیرستان دکتر شریعتی که بعدها به شهید صدوقی تغییر نام داد، برگزیدم. عاقبت دیپلم را در سال 1361 و لیسانس عکاسی را در سال 1370 از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران گرفتم.

  •  چگونه به دنیای هنر وارد شدید؟

ذوق هنری بنده در دوره متوسطه به همت دبیر فیزیک دبیرستان دکتر شریعتی تفت آقای سیدحسن بی کس[حیان]، شکوفا شد . ایشان از ما خواستند نمایشی با عنوان «شهر اعداد» اجرا کنیم و من نقش عدد «صفر» را بازی کردم. سپس چند نمایشنامه ی دیگر هم کارگردانی و بازی کردم تا این که پس از کسب دیپلم، شخصاً با همکاری محمدرسول شجاعی اقدام به ساخت فیلم سوپر 8 با نام «حقیقت گمشده» کردم که رتبه هایی هم به خود اختصاص داد.

  •  چند نفر از همشهریانی که در زمینه هنر عکس و فیلم می شناسید نام ببرید.

از بچه های تفتی باید به مرحوم ناصر مکزی و آقایان محمدرسول شجاعی، مجیدرضا دهقانی، عمار دهقانی، اردشیر تفتی، کامران تفتی، سجاد شاهدی، اشاره کنم و از دیگران همشهریان هم با روح الله مفیدی نصرآبادی، محمد مطیع نصرآبادی، طاهره طایفی نصرآبادی، آشنا هستم اما خودم را بیشتر مدیون مرحوم ناصر مکزی می دانم که باعث ورود من به عرصه فیلم سازی و سینما شد.

 · هنر تعاریف متعددی دارد اما بفرمایید شما چه تعریفی از هنر دارید؟

به اعتقاد من هنر یعنی خلاقیت و نوآوری. چون عقیده دارم انسان به عنوان نماینده خدا، خدای کوچکی بر روی زمین است . یعنی نمونه بسیار کوچک شده صفات خداست. چون بر طبق آیه قرآن خداوند پس از آفرینش آدم از روح خود در آن دمید . پس درصدی از صفات خداوند در انسان هست. مثلاً نظم و زیبایی را فطرتاً دوست دارد .از طرفی همانگونه که خداوند از خلقت خود لذت برد و فرمود: « فتبارک الله احسن الخالقین» پس انسان هم از آثار هنری خود که نوعی آفرینش است لذت می برد . به همین دلیل ساده ولی محکم، ما موظف هستیم زیبایی ها و حتی زشتی ها را، به شکلی زیبا بیان کنیم. بنا براین «هنر یعنی بیان زیبای زیبایی ها. به شرط آنکه با خلاقیت همراه باشد ».

  • با کدامیک از کارگردانان و هنرپیشه های سینمای ایران همکاریداشته اید؟

بنده به عنوان فیلمبردار تاکنون افتخار همکاری و کسب تجربه در کلاس کارگردانانی از قیبل: بهرام بیضایی، محسن مخملباف، داریوش مهرجویی، ناصر تقوایی، کیومرث پوراحمد و علی شاه حاتمی نصیبم شده و با هنرپیشه هایی مانند جمشید هاشم پور، پرویز پرستویی، مهدی هاشمی، حامد بهداد، باران کوثری، پریوش نظریه، مهناز افشار، نیکی کریمی هم کار کرده ام و یا آشنایی دارم.

  • آشنایی و کار با محسن مخملباف را چگونه توصیف می کنید؟

بنده از سال 1376 تا 1386 به مدت 10 سال با آقای مخملباف کار کردم و بیش از دو سال است که با هم ارتباط نداریم . او کارگردانی هنرمند است که متاسفانه هنر را به سیاست پیوند زد. ای کاش با زبان هنر حرفش را زده بود نه با زبان سیاست.

  •  به کدامیک از کشورهای خارجی مسافرت کرده اید؟

علاوه بر این که چهار بار توفیق تشرف به مکه و مدینه نصیبم شده، برای شرکت در جشنواره های فیلم و عکس به کشورهای آلمان، ایتالیا، افغانستان، اوکراین، تاجیکستان، ترکیه، ژاپن، فرانسه، هند، کره جنوبی، نیز سفرکرده ام. ضمناً به جشنواره فیلم در کشورهای آمریکا، استرالیا، کانادا هم دعوت شده ام که به دلایلی نتوانستم شرکت کنم.

  •  تاکنون با کدامیک از نهادهای دولتی همکاری داشتید؟

در ابتدا مدت سه سال با حوزه هنری تبلیغات اسلامی کار کردم و بعد به مدت 10 سال برای ثبت و ضبط میراث فرهنگی ایران در نقاط مختلف با سازمان میراث فرهنگی و گردشگری همکاری داشتم ولی هم اکنون شاغل و بازنشسته ی هیچ سازمان دولتی نیستم و آزاد کار می کنم.

  •  تاکنون چند جایزه داخلی و خارجی گرفته اید؟

تاکنون موفق به کسب 9 جایزه از جشنواره های خارج از کشور و 8 مورد هم از جشنواره های داخل کشور شده ام که به قرار ذیل است.

  •  جشنواره بین المللی فیلم فجر ایران – دوره 13. بخش مسابقه مواد تبلیغاتی فیلم ها ۱۳۷۳بهترین عکاسی برای فیلم های : آخرین شناسایی و سجاده آتش
  •  جشنواره بین المللی فیلم فجر ایران ـ دوره 14. بخش مسابقه مواد تبلیغاتی فیلم ها ۱۳۷۴ بهترین عکاسی برای فیلم : به خاطر هانیه
  •  جشنواره بین المللی فیلم فجر ایران ـ دوره 15بخش مسابقه مواد تبلیغاتی فیلم ها ۱۳۷۵ بهترین عکاسی برای فیلم : گبه
  •  جشنواره بین المللی فیلم فجر ایران ـ دوره 21. بخش مسابقه سینمای ایران۱۳۸۱ بهترین فیلم برداری برای فیلم : کولی
  •  جشنواره بین المللی فیلم اوش فرانسه بخش مسابقه۱۳۸۲ برای فیلم : دو فرشته
  •  جشنواره بین المللی فیلم دو آرننه فرانسه ـ دوره 26 بخش مسابقه ۱۳۸۲ برای فیلم: دو فرشته
  •  جشنواره بین المللی فیلم کن فرانسه ـ دوره 56 بخش مسابقه ۱۳۸۲ برای فیلم : دو فرشته
  •  جشنواره بین المللی فیلم گاردن فرانسه بخش مسابقه۱۳۸۲برای فیلم : دو فرشته
  •  جشنواره بین المللی فیلم لاروشل فرانسه ـ دوره31 بخش مسابقه۱۳۸۲ برای فیلم : دو فرشته
  • جشنواره بین المللی فیلم مونترال کانادا ـ دوره 27بخش مسابقه۱۳۸۲ برای فیلم : دو فرشته
  • جشنواره بین المللی فیلم کارتاژ تونس ـ دوره 20بخش مسابقه۱۳۸۳برای فیلم : دو فرشته
  • جشنواره بین المللی فیلم پالماس پرینگ آمریکا ـ دوره 11.بخش مسابقه۱۳۸۳ برای فیلم : دو فرشته
  • جشنواره بین المللی فیلم سائوپائولو برزیل ـ دوره 28بخش مسابقه۱۳۸۳ برای فیلم : دو فرشته
  • جشنواره بین المللی فیلم میلان ایتالیا بخش مسابقه ۱۳۸۴
  • جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران و بهترین کارگردانی برای فیلم :شاعر زباله ها
  • جشنواره بین المللی فیلم فجر ایران ـ دوره26 بخش خارج از مسابقه سینمای ایران ۱۳۸۶ برای فیلم : حقیقت گمشده
  • جشنواره بین المللی فیلم فجر ایران ـ دوره 30. بخش مسابقه فیلم های اول1390 برای فیلم : آزمایشگاه
  •  لطفا فهرست کاملی از آثار خود را، ارائه بفرمایید.

اگر بخواهم کارنامه مختصری از خودم ارائه کنم باید عرض کنم که مجموعا تا کنون در 14 رشته هنری از هنرهای نمایشی فعالیت داشته ام و جمعاً بیش از 60 کار هنری ارائه نمودم. البته در بسیاری از فیلم ها الزاماً چند مسئولیت به عهده داشتم.

  • کارگردانی : حقیقت گمشده (۱۳۸۶) / شاعر زباله ها (۱۳۸۴)
  • دستیارکارگردان: مادر (۱۳۶۳)
  • منشی صحنه :سجاده آتش (۱۳۷۲)
  • نویسنده : حقیقت گمشده (۱۳۸۶)
  • بازیگری: ستاره ها (۱۳۸۴) / زخمی (۱۳۷۶) / گروگان (۱۳۷۴) / تحفه هند (۱۳۷۳) / تابستان 58 (۱۳۶۸)/ انسان و اسلحه (۱۳۶۷) / تیر باران (۱۳۶۵)
  • تهیه کننده : آزمایشگاه (۱۳۹۰) /لطفاً مزاحم نشوید (۱۳۸۸) / حریم (۱۳۸۷) / خواب است پروانه (۱۳۸۷) /حقیقت گمشده (۱۳۸۶) /دو فرشته (۱۳۸۱)
  • مجری طرح : دو فرشته (۱۳۸۱)
  • مدیر تولید : دو فرشته (۱۳۸۱) /آوای جبرئیل (۱۳۸۰) /تخته سیاه (۱۳۷۸) / داستان های جزیره (۱۳۷۷) / سکوت (۱۳۷۷) /قصه های کیش( اپیزود اول،کشتی یونانی ) (۱۳۷۷) / قصه های کیش ( اپیزود دوم، سفارش) (۱۳۷۷) / قصه های کیش ( اپیزود سوم، در) (۱۳۷۷) /مدرسه ای که باد برد (۱۳۷۶) / گبه (۱۳۷۴) / نون و گلدون (۱۳۷۴)
  • مدیر فیلمبرداری : آزمایشگاه (۱۳۹۰) / لطفاًمزاحم نشوید (۱۳۸۸) / حریم (۱۳۸۷) / حقیقت گمشده (۱۳۸۶) / غروب شد بیا (۱۳۸۳) / کولی (۱۳۸۱)/ دلبران (۱۳۷۹) / روزی که زن شدم (۱۳۷۹) / داستان های جزیره (اپیزود سوم، باران و بومی) (۱۳۷۷) / قصه های کیش ( اپیزود سوم، در) (۱۳۷۷)
  • فیلمبردار : سیب (۱۳۷۶)
  • عکس : دو فرشته (۱۳۸۱) / مدرسه ای که باد برد (۱۳۷۶) / گبه (۱۳۷۴) / نون و گلدون (۱۳۷۴) / به خاطر هانیه (۱۳۷۳) / آخرین شناسایی (۱۳۷۲) / پرواز از اردوگاه (۱۳۷۲) / سجاده آتش (۱۳۷۲)
  • فیلمبردار پشت صحنه : گنگ خواب دیده (۱۳۷۴)
  • تدوین : حقیقت گمشده (۱۳۸۶)
  • در باره آثار مکتوب و مصور خود توضیحاتی بدهید.

در مدتی که برای سازمان میراث فرهنگی کار می کردم، بنا بر ضرورت شغلی و علاقه قلبی، دو مجموعه عکس درباره صنایع دستی چاپ کردم.

  • زیراندازهای عشایر(عکس)، محمداحمدی علی آبادی، 1371، سازمان صنایع دستی استان فارس، رحلی 80ص، مصور رنگی.
  • گبه( فیلم نامه و عکس)، محمداحمدی علی آبادی، چاپ اول 1375، نشر نی، 150ص، مصور رنگی. [ فارسی، انگلیسی، فرانسه]
  • شیرین ترین و تلخ ترین خاطره هنری شما چیست؟

شیرین ترین خاطره من در زمینه ی کار هنری به زمان فیلمبرداری فیلم«غربیه ها» در سال1360 مربوط می شود که با حداقل وسیله اما با انگیزه و پرشور کار می کردم.

تلخ ترین خاطره هم به فیلمبرداری فیلم سینمایی «خداحافظ رفیق» بر می گردد که من به خواهش دوستم آقای پاک سیما که عازم حج بود، قرار شد 15 روز بجای او فیلم برداری کنم. یک روز پس از تمرینات مکرر وقتی دوربین را روشن کردم قایق موتوری اشتباها به پل معلق روی رودخانه ی شهرک سینمایی دفاع مقدس برخورد کرد و60 نفر از هنرورانی که نقش رزمنده داشتند و روی پل معلق ایستاده بودند در رودخانه افتادند و به علت نپوشیدن جلیقه ی نجات و کم بودن مربی نجات غریق، متاسفانه چهار نفر از جوانان گروه در آب خفه شدند و با کمال تاسف با رفقا خداحافظی کردند.

  • اگر قرار باشد یک سفارش به جوانان داشته باشید چه می گویید؟

قبل از هر چیز، هدف اصلی خود را در زندگی مشخص کنند و سپس با تمام توان برای رسیدن به آن تلاش کنند و باور داشته باشند که «خواستن توانستن است»

  • اگر به دوران کودکی برگردید چه مسیری را برای زندگی انتخاب می کنید؟

همین مسیر فعلی را بر می گزینم ولی این دفعه با اشتباهات کمتر و سرعت بیشتر جاده ی ترقی را طی می کنم تا کوتاهی ها را جبران کنم. مثلاً : زبان انگلیسی را به طور کامل فرا می گیرم و حتماً نواختن یک ساز ایرانی را دنبال می کنم تا در لحظه های تنهایی همدم بی همزبانی هایم باشد.

  • رابطه شما با زبان دوم و موسیقی چگونه است؟

بر حسب نیاز و ضرورت شغلی، آشنایی مختصری با زبان انگلیسی دارم تا در سفرهای خارجی بتوانم ارتباط بهتری با مخاطبین برقرار کنم . در زمینه موسیقی هم در کنار گوش دادن به صدای خوانندگانی مانند : مرحوم غلامحسین بنان، استاد علی اکبرگلپایگانی، استاد محمدرضا شجریان و دکتر عبدالحسین مختاباد، مدتی هم هست که آموختن سه تار را آغازکرده ام ولی احساس می کنم دیر شده و مقداری مشکل است.

  • نظر خود را خیلی کوتاه و گویا در باره کلماتی که عرض می کنم بفرمایید.

مادر: عشق                                                 ایران : وطن

دوربین : ابزاری برای حرف زدن                      سیاست : چِندِش آور

علی آباد: بهترین بهانه برای یادآوری خاطرات خوش کودکی.

  • مهم ترین آرزوی شما چیست؟

این است که روزی بتوانم یک فیلم موفق و خوب در زمینه ی دفاع مقدس بسازم و آن را به شهدای عزیز تقدیم کنم.

  • نظر شما درباره ساخت فیلم سینمایی «سردار حاج احمد متوسلیان» چیست؟

 اگر امکانات مالی آن فراهم بشود با کمال میل و با حداکثر توان آن را می سازم.

  • بیشتر خود را عکاس می دانید یا فیلم ساز؟

اگر بتوان مرا هنرمند تلقی کرد ترجیح می دهم بیشتر عکاس شناخته شوم. زیرا از دنیای عکاسی به عالم سینما وارد شدم. اصولاً عکاسانی مانند آقای امیر نادری و همایون اسعدیان که به دنیای فیلم قدم گذاشته اند موفق اند زیرا کسی که بتواند با یک عکس حرف خود را بزند، با فیلم بهتر و بیشتر می تواند حرف می زند. در مجموع عکاسی پیش نیاز لازم برای فیلمسازی است.

  • در مدت عکاسی بیشتر در چه رشته ای از عکاسی کار کردید؟

پایان نامه ی لیسانسم، معرفی رشته های زیر گروه عکاسی از قبیل : عکاسی «طبیعت، پُرتره، تبلیغات، جنگ، ورزشی، خبری، اجتماعی، فرهنگی» بوده است . ولی خودم در دوران دانشجویی به عکاسی تبلیغاتی و تجاری اشتغال داشتم . اما در 13 سالی که با حوزه ی هنری و میراث فرهنگی همکاری داشتم الزاما در زمینه اجتماعی عکس می گرفتم و تا سال 1376 که وارد سینما شدم بیش از 120 هزار عکس و اسلاید گرفتم.

  • از این که در این گفتگو شرکت کردید سپاسگزارم

 بنده هم از لطف شما نسبت به خودم و همچنین تلاشی که در زمینه های فرهنگی انجام می دهید سپاسگزارم.

گفتگو با میرزا محمد فلاح نیکوکار تفتی ِمقیمِ هند

از صفر تا صد

هفتاد و هشتمین بهار زندگی اش را، در حالی که بیش از 60 سال آن در بمبئی به فعالیت اقتصادی اشتغال داشته، می گذراند. «سادات رستوران» در خیابان مولانا آزاد محل کار اوست و درِ خانه اش مثل مهمانپذیر شبانه روزیبر روی تفتی ها و یزدی هایی که به بمبئی می روند باز است. لب خندان و چهره ی گشاده اش از قلب مهربان و روحیه ی نیکوکارنه اش خبر می دهد. او کوشش و خیرخواهی را، از عموی مادرش حاجی سید اسدالله شیردل به ارث برده است.

روز شانزدهم تیرماه 1390ش. در فرمانداری تفت، حاج سید فضل الله کلانتری را دیدم که آمده بود تفاهم نامه ی این نیکوکار تفتی در زمینه ی احداث ساختمان اورژانس بیمارستان شهید بهشتی را به رویت فرماندار برساند. از ایشان خواستم تا مقدمات دیدار و گفتگوی مرا با او فراهم کند.

روز جمعه 17 تیر ماه 1390ش. برابر با ششم شعبان المعظم 1432ق. با کارسازی سید فضل الله کلانتری و در حضور مهندس سیدمحمد میراب و حاجیه خانم خدیجه سلسله وزیری، در خانه ای قدیمی واقع در محله سرده تفت، توفیق هم صحبتی با حاج میرزا محمد فلاح تفتی را به دست آورده ام. شنیدن صحبت های این پیرمرد جواندل را به شما هم توصیه می کنم.

  • · لطفا بفرمایید کی و کجا متولد شدید؟

بنده در تاریخ دهم اردیبهشت 1312ش. در محله سَرِده تفت نزدیک سَرِ بیق متولد شدم. پدرم شادروان حاج غلامحسین فلاح تفتی، کشاورز زحمتکشی بود که در سال 1319 ما را داغدار مرگ خود کرد و مادرم مرحومه بی بی سکینه فلاح نیز زنی کوشا و سازگار بود که در 13 فروردین 1365 به دیار باقی شتافت.

  • · تحصیل علم را، کجا آغاز کردید و تا چه مرحله ای ادامه دادید؟

حدود هفت ساله بودم که به دبستان شاه ولی تفت رفتم و تا سال پنجم از محضر آموزگارانی از قیبل مرحومان: شیخ علی مظاهر یزدی، نباتیان و امرالله دهقانی معروف به حاجی امرالله مدیر، استفاده کردم . مدیر آن زمان دبستان شاه ولی هم آقای اسلامی بودند. البته وقتی که به هندوستان رفتم دو سال هم در مدرسه ی ایرانیان در بمبئی که متعلق به آقای امین التجار شیرازی بود به فراگیری زبان و دروس رایج پرداختم.

  • · کی و چگونه به هندوستان رفتید؟

در سال 1325ش. که برابر با سال 1947 میلادی بود به همراه شوهر خاله ام مرحوم حاج علی یکتایی، از راه دریایی و بندر کراچی به هندوستان رفتم . روز 21 نوامبر 1947 وارد بمبئی شدم. در آن زمان به تازگی هندوستان بزرگ به سه کشور هند، پاکستان و بنگلادش تجزیه شده بود و ایرانیان مقیم هندوستان در حال مهاجرت و انتقال سرمایه های خود به پاکستان بودند. بعدها روشن شد که استعمار انگلیس برای تجزیه جهان سوم تصمیم گرفته بوده که سنی ها را در بنگلادش و شیعیان هندی را در پاکستان مستقر نماید و بقیه ی اقلیت های قومی و مذهبی را در هند نگه دارد.

  • · وقتی به هند رفتید به چه کاری مشغول شدید؟

چون پدر برزگ و عمویم ساکن بمبئی بودند، بنده را مدت دو سال به مدرسه فرستادند تا زبان فرا بگیرم. سپس به کار در رستوران عمویم مشغول شدم. بهزاد رستوران در منطقه ای به نام سَد راسَهکه محل تلاقی هفت خیابان بود، قرار داشت و لذا از رونق خوبی برخوردار بود به طوری که چهل آشپز و خدمه داشت.

  • · لطفا چند نمونه از غذاهای هندی که در مهمانی و عزاداری مصرف می شود، معرفی کنید.

در عروسی و مهمانی ها، اغلب «بریانی» با گوشت گوسفند یا مرغ و یا «دال چاوِل» که نوعی عدس پلو است با مال مثله و گَرَم مثله پخت می شود . شیر چایی هم که رواج دارد. در مجالس عزاداری هم اغلب «کِش رَه» (آش گندم)، «نان ختایی» ( نوعی پیراشکی ) و قهوه و خرما می دهند. اما به هیچ عنوان با میوه از عزاداران پذیرایی نمی شود.

  • · قدری هم از شیوه عزاداری شیعیان هندی بفرمایید.

در ماه محرم و صفر به ویژه دهه اول محرم، شیعیان به نوحه خوانی می پردازند. البته اهل تسنن و حتی غیرمسلمانان هم در مراسم سوگواری امام حسین (ع) شرکت می کنند. ناگفته نماند هیئت ها معمولا در کوچه و خیابان به صورت زنجیر زنی و با زنجیره های تیغ دار عزاداری می کنند . به صورتی که در مسیر عبور عزاداران قطرات خون بر روی زمین مشاهده می شود. اما وقتی هیئت داخل حسینیه یا «دربار حسینی» می شود فقط سینه می زنند و حاضرین هم همراهی می کنند.

روز اربعین در برخی از مناطق مثل اطراف بمبئی، حیدرآباد دکن و لکنهو به عنوان حسُنِ ختام مراسم، از خندق آتش هم عبور می کنند. بدینصورت که عزاداران پای برهنه و با سرعت معمولی از روی گودالی به عمق 3 متر و طول حدود 10 متر که پر از آتش برافروخته است عبور می کنند و جالب این که هیچ آسیبی هم نمی بینند . وقتی سوگواری تمام شد سفره پهن و پذیرایی انجام می شود که همه اعم از مسلمان و غیرمسلمان دعوت عام هستند و از سفره امام حسین بهرمند می گردند. جالب است بدانید نخل برداری فقط در حسینیه پونه، آن هم در روز عاشورا و 21 رمضان صورت می گیرد.

  • · عکس العمل اقشار مختلف هندی در برابر مراسم عزاداری امام حسین (ع) چگونه است؟

شاید باور نکنید همه ی اقشار و اقوام هندی اعم از مسلمان و غیرمسلمان به امام حسین (ع) احترام می گذارند. حتما شنیده اید مهاتماگاندی رهبر فقید هند هم گفته است «الگوی من در مبارزه با استعمار امام حسین شیعیان بوده است»

  • · مهم ترین محل عزاداری یزدی های مقیم بمبئی کجاست؟

یکی از اماکن مذهبی مسلمانان در بمبئی مسجدی به نام «مغول مسجد» است که در محله بندی بازار و خیابان دوازده امام که در زبان هندی «امام بارَه رُد» می گویند قرار دارد . در نزدیکی مغول مسجد عزاخانه بزرگی به همت و سرمایه یزدی های مقیم بمبئی به نام «دربارحسینی» ساخته شده که پنج طبقه دارد. طبقه همکف جهت برگزاری مراسم است و طبقات دیگر به کتابخانه، خوابگاه دانشجویی و دیگر برنامه های فرهنگی اختصاص دارد. در سال 1364ش. کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در نظر داشت این مجموعه را تحت اداره خود درآورد که انجمن فتوت نپذیرفت.

  • · چرا به مسجد ایرانیان « مغول مسجد » گفته می شود و علت احداث آن چیست ؟

علت نامگذاری این است که چون حضور ایرانیان در هند به زمان حمله مغولها بر می گردد و از آن زمان ایرانیان با هند روابط اقتصادی و سیاسی برقرار کردند در هند مسجد ایرانیان را «مغول مسجد» می گفتند. ولی امروزه بیشتر به «ایرانیان مسجد» شهرت دارد. گفتنی است سالها پیش دو نفر ایرانی که یکی مسلمان شیرازی و دیگری زرتشتی یزدی بوده، برای کار به بمبئی می روند و با خدا عهد می بندند اگر وضعیت اقتصادی شان خوب شد اولی مسجد و دومی بیمارستان بسازد. بعدها که وضعیت اقتصادی آنان خوب می شود به عهد خویش وفا   می کنند. بدین صورت که مسلمان شیرازی بنای «ایرانیان مسجد» را می گذارد و زرتشتی یزدی بیمارستانی حدودا ً به اندازه بیمارستان شهید بهشتی تفت می سازد و آن را «بُطری والا هاسپیتال» به معنای «بیمارستان شیشه فروش» می نامد. چون این مرد در اوایل ورود به بمبئی، شیشه های خالی را جمع آوری و می فروخته است.

  • · بفرمایید انجمن فتوت چیست وتوسط چه کسانی بنیان گذاری شده است؟

انجمن ایرانیان مقیم جنوب هند که مرکز آن در حیدرآباد دکن است، انجمن «اتحاد» نام دارد ولی انجمن فتوت، انجمن ایرانیان مقیم بمبئی است و در اساسنامه آن قید شده که همیشه از هفت نفر عضو اصلی هیئت مدیره آن حتما باید پنج نفر از تفتی های مقیم هند باشند. چون بنیانگذاران آن مرحومان : حاج محمد کاظمی، حاج عبدالرسول کاظمی، حاج سیداسدالله شیردل و حاج سید حسین میراب، بوده اند

  • · ظاهرا محمدرضا شاه پهلوی در سفری که به هند داشته در مغول مسجد و در جمع یزدی ها سخنرانی کرده است اگر خاطره ای از این دیدار دارید بفرمایید.

گمان می کنم حدود سال 1348ش. بود که محمدرضا شاه به هند آمد و در مغول مسجد که پاتوق ایرانیان و یزدی های مقیم هند است سخنرانی کرد . او با دیدن سرمایه داران ایرانی و وضعیت از آنان درخواست نمود بیایند در ایران سرمایه گذاری کنند . در همان جلسه مالک کارخانجات «تاتا» که یک زرتشتی یزدی و داماد گاندی بود، این پیشنهاد را پذیرفت و چندی بعد کارخانجات یخچال سازی در جاده کرج را ساخت . البته مرحوم محمدعلی خان طلعت تفتی هم که شاعر مقیم هند بود در این مراسم به قرائت شعر پرداخت.

  • · سپاسگزار خواهم شد اگر به تعدادی از تفتی های مقیم هند، اشاره کنید.

از بزرگان و تفتی های فعال و خیر باید به مرحومان : حاجی ابوتراب جویا، حاجی علی یکتایی، حاجی محمد کاظمی بازرگان خوشنام و بانی دبستان کاظمی در محله ی سلطان آباد، حاجی علی اکبر فلاح صاحب رستوران گلشن ایران در محله بِندی بازار، حاجی عبدالرسول کاظمی (رستوراندار)، حاجی سید اسدالله شیردل بانی دبستان اسدی سَرِده، حاجی محمدحسین شریفی (بانی درمانگاه و تعمیر حسینیه کوچه بالای سرده)، حاجی سیدحسین میراب که در انجام کارهای عام المنفعه پیشقدم بود، اشاره کنم و با شادروانان : پرفسور سیدمحمد حسینی (استاد دانشگاه و فعال اجتماعی)، محمدعلی بُندانی فراشاه (کارگردان و هنرپیشه)، سیدعباس عرب فراشاه معروف به رُپِش کومار (هنرپیشه) هم آشنایی داشتم که همگی به رحمت حق پیوسته اند.

  • · چه شد که تصمیم گرفتید بانی احداث اورژانس بیمارستان تفت بشوید؟

 از آنجا که خداوند صلاح ندانست و بنده از نعمت فرزند محروم هستم برای این که اثر خیری از خود بجا گذاشته باشم تا به عنوان باقیات الصالحات بماند، مدتی بود تصمیم داشتم بنای خیری در تفت بسازم تا این که امسال حاج سیدفضل الله کلانتری نزد بنده آمدند و باعث خیر شدند و مقدمات این کار را فراهم کردند.

  • · لطفا در باره مشخصات فنی این ساختمان بیشتر توضیح دهید.

با توجه به این که مسئولین بیمارستان شهید بهشتی تفت فرمودند به ساختمان اورژانس مجهز و متصل به بیمارستان نیاز دارند، تصمیم بر این شد، در فضای بین خیابان و ساختمان اصلی بیمارستان که خالی است ساختمانی در دو طبقه و با زیربنای حدود 2000 مترمربع با تجهیزات کافی ایجاد شود که از طبقه ی همکف برای برگزاری مراسم و تالار اجتماعات و طبقه اول جهت فضای درمانی مورد استفاده قرار گیرد.

کلنگ آغاز ساخت این ساختمان در تاریخ 19 تیرماه 1390 بر زمین زده خواهد شد و انشالله امیدوارم هر چه زودتر شاهد بهره برداری از این مجموعه باشیم. .بر طبق تفاهم نامه ای که با دانشگاه علوم پزشکی یزد تنظیم شده، نمایندگان بنده هم در زمینه پیگیری ساخت این مجموعه، آقایان : حاج سید فضل الله کلانتری، دکتر سیدعلی میراب، مهندس سید محمد میراب و علی اکبر سلامت هستند.

  • · اگر در بمبئی هم کارهای عام المنفعه ای داشتید بفرمایید.

در انجمن فتوت که افتخار همکاری دارم، مواردی پیش آمده که مسلمانان هندی برای احداث مسجد و حسینیه به کمک مالی نیاز داشتند . در چنین مواردی علاوه بر جمع آوری کمک های ایرانیان مقیم هند، شخصا هم شریک می شوم .

  • · ضمن تشکر از این که در این گفتگو شرکت کردید بفرمایید اورژانس بیمارستان تفت چه زمانی افتتاح خواهد شد؟

بنده هم از لطف شما سپاسگزارم و از این که در زمینه معرفی تفت و تفتی ها تلاش میکنید تشکر می کنم و امیدورام به یاری خداوند و عنایت معصومین (ع) و همکاری مسئولین تا یک سال و نیم آینده مجموعه مورد نظر به بهره برداری برسد.

 

 

 

تشکر و قدر دانی ویژه از استادانم

به نام خداوند گل ها و پروانه ها


سلام و عرض ادب و احترام


انسان به داشتن همکارانی فهیم و با ادب و عزت مند  ،احساس غرور و افتخار می کند.در این چند

روزه شرمنده همکارانی گشتم که باید در برابر ادب و احترام وتواضع و علم آن بزرگواران  ، زانوی


ادب بر زمین نهم . هیچ چیز برای قدر دانی نیست جز تشکر با  کلماتی که آن هم ناقص است و


کوچک.


از یکایک همکاران که پیامک فرستادند .بزرگوارانی تلفن نمودند تشکر و قدر دانی می کنم.


همکاران ارجمندم در خراسان های رضوی ، شمالی و جنوبی ، استان تهران ، استان آذربایجان


شرقی ( شهرستان زیبای تبریز و شهرستان شیخ محمود شبستری ( شبستر عزیز و همکار گران

قدر و محترم و فهیم جناب آقای حیدری ) و استان زیبای البرز و سایر  شهرهای ایران آسمانی )


  همکاران هوشمند و فرزانه من سوال می فرمایند که نمونه سوال هشتم دارید . من در خدمت


شما هستم لطف بفرمایید اگه مشکلی نیست به همراه من  پیام بفرستید  من در خدمت شما


بزرگواران ،  هستم  و برای شمارتون  نگران نباشید  بعد از ارسال  پاسخ پیامک تون  شماره تلفن


 شما  پاک می شود .  لازم به ذکر است خدمت شما عرض بکنم ایمیلی بر روی وبلاگ قرار دارد که


  از آغاز شروع وبلاگ که چندین سال می باشد  باز نشده  .زیاد ایمیلی نیستم . شاید الان

دیگه کارایی ندارد من ازش خبر ندارم.  حتی  گوشی به دست نیز نیستم . و هیچ گونه وابستگی

به آن ندارم. ( گوشی ساده ی نوکیای پیش پا افتاده فقط برای مکالمه و پیامک ، خدا بده سلامتی ،

تمام )


همکاران ارجمندم فرمودند که ایمیل فرستادند من شرمنده شما هستم ببخشید به خدا ،


لطف بفرمایید پیامک بدهید  من در خدمتم .

اگرچه ممکن است سوالات خیلی مورد پسند همکارانم نباشد ولی خوب ،  چون عده ای از دوستان

فرمودند که از آن استفاده می کنند به احترام این عزیزان ، تا بعد امتحانات رمز برداشته نمی شود.


خداوند  پشت و پناهاتان.


علل اشغال ایران در جنگ جهانی دوم از نظر دکتر باقر عاقلی

 گفت وگوی مظفر شاهدی با دکتر باقر عاقلی درباره: اشغال ایران در جنگ جهانی دوم

□قبل از اشغال ایران در جنگ جهانی دوم رضاشاه چه رویکردی نسبت به جنگ و طرفین متخاصم داشت؟

□  درباره تصمیم شورای عالی جنگ مبنی بر مرخص کردن سربازان که به نوعی اعلام آتش بس و تسلیم در برابر متفقین بود، توضیحاتی بفرمایید.

□ چرا در طول دوران جنگ جهانی دوم ایران پل پیروزی لقب گرفت؟

□ جنابعالی نقش محمدعلی فروغی را در خلع رضا شاه از سلطنت تا چه اندازه مهم می‌دانید؟

□ تبعات سوء ناشی از اشغال کشور توسط متفقین برای مردم ایران چه بود؟

□ لطفاً درباره دلایل و عواملی که موجبات اشغال ایران توسط متفقین در جنگ جهانی دوم را فراهم آوردند، دیدگاههای خود را بیان بفرمایید.

□ متفقین برای فراهم آوردن مقدمات حمله به ایران به چه دستاویزهایی متوسل شدند؟

□ دو کشور روسیه شوروی و انگلستان برای حمله به ایران چه مقدار استعداد نظامی و تسلحیاتی فراهم آورده بودند؟

□ به نظر حضرتعالی چرا ارتش رضا شاه که آن همه برای تأسیس و تجهیز آن هزینه شده بود، به سرعت از هم فروپاشید؟

 □ جریان سریع و زود هنگام شکست و نابودی نیروی دریایی رضاشاه در مقابله با تهاجم نیروهای انگلیسی در جنوب کشور را مختصراً تشریح بفرمایید.

□ تبعات حمله ددمنشانه و سنگین نیروهای متفقین به ایران چه بود.

 □ نقش قاطع و تعیین کننده دو کشور شوروی و انگلستان در برکناری رضاشاه از سلطنت و تبعید او از کشور چگونه بود.

□ واکنش حکیمی نخست وزیر وقت به خودداری شوروی از خروج نیروهایش از ایران چه بود؟ و چرا احمد قوام نخست وزیر بعدی ترجیح داد در برابر شوروی سیاست دیگری را در پیش بگیرد؟

□ بر اساس توافقات قبلی، نیروهای متفقین می‌باید حداکثر پس از 6 ماه از پایان جنگ خاک ایران را ترک می‌کردند، اما شوروی حاضر به خروج از کشور نبود، در این میان نقش قوام‌السلطنه در حل بحران پیشامد کرده فوق چه اندازه بود؟

 □ در طول دوران جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط متفیقن مشکلات و معضلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی عدیده‌ای دامنگیر مردم ایران شد. به نظر حضرتعالی در واپسین سال تداوم جنگ و حضور اشغالگران در ایران چه مسائل و مشکلاتی متوجه مردم و دولت ایران شده بود؟